درباره وبلاگ


من دارم میرم چون کسی منو نفهمید این همه چشم بود ولی کسی منو ندید...جز علی جون
آخرین مطالب
پيوندها
  • برترین کلوپ دوستیابی
  • فندک برقی سیگار لمسی

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زندگي بي پايان و آدرس y.mani.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 473
بازدید دیروز : 23
بازدید هفته : 499
بازدید ماه : 501
بازدید کل : 18959
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



یحیی شارلاتان
واسه ما دو دو تا3تایه




نفس بکش اگر چه می دونم هوا سمّیه /واسه تو که پاک بودی و من در پیه/اسم و رسمی که شاید قاتق نونم بشه/ نه شهرتی که زمانی قاتل جونم بشه /که به کم قانع نمیشدم و پنجره هارو/ می شکوندم به هوس هوا حنجره هارو/ می بریدم و همیشه ام حق با من بود/ اما تو یه بار نپرسیدی حق من کو/نپرسیدی حریر قلبتو به چی باختم/گله نکردی چرا از تنت جاده ساختم/ نخندیدی به شادیهای کوچیک و مسخرم/نرنجیدی از خنده ها و کنایه های من/ کوچیک موندی پیشم تا که فک کنم بزرگم/ گذشتی از خودت تا شاید منم بگذرم-/از خودم.من گذشتم از همه،جز خودم/چطورله کردم جسد خاطره هارو/ چطور طی کردم ساعت و فاصله هارو/ تو رو گرون خریدم و خودم و ارزون فروختم/بزار یه بار راست بگم آره من دیگه سوختم



بنویس که چطور ما رو شکوندن/ بنویس از اونا که رفتن و موندن/بنویس از اونایی که دست باد/ کنده بی ترحم ریشه هاشونو



حالا شاهین تو فقط یه مرغ خونگیه/ پریدن واسم توهم مث دیونگیه/ من یه ماکتم از شوالیه ی بی وطن/ پانچا ها هم به دن کیشوت بودنم می خندن/تو می دونستی که من پایه ی تن تو نیستم/ خم میشم وقتی همه دارن انکار می کنن/ چرا چون از جنس من بودی و عشقی که/ مث فحش ناموسی میشه واسه بقیه/واسه خواب تو بغل قوی مردی که مخمل تن پلنگ و اوج اروتیکه/ که می دره حرم چشم تورو تو پرده/دردِ فاصله ای که بره برنگرده/ خیس و مچاله بشه تن عرق کرده/گر بگیره مث آتیشی رو کول برده/سرده یخ زده غمی که تو این نبرده/ نابرابر و یه لشکر و یه فرده/ بنویس که چطور مردم مارو پس زدن/ تورفتی بالا دار اونا نشستن،دس زدن/عشقی که جوک میشه و بهش می خندن/ بنویس که چطور مارو با دس نشون می دادن



بنویس که چطور ما رو شکوندن/ بنویس از اونا که رفتن و موندن/بنویس از اونایی که دست باد/ کنده بی ترحم ریشه هاشونو



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







سه شنبه 7 / 7برچسب:, :: 3 بعد از ظهر ::  نويسنده : يحيي فلاني